اگر می‌خواهید کارفرما باشید، حتما این ۱۰ فیلم را ببینید

اگر یکی از سرگرمی‌ها در اوقات فراغت تماشای فیلم باشد، کارفرما برای این استراحت و کار نکردن احساس گناه می‌کند. اما اگر این فیلم‌ها برای مؤسس یک شرکت الهام‌بخش باشد و حرفه‌ی او را تحت تأثیر قرار دهد چه‌ ‌می‌شود؟ اکنون 10 فیلم را به شما معرفی می‌کنیم که علاوه بر سرگرم‌کننده بودن، جنبه‌ی آموزشی دارند و پیغام‌های مفیدی درباره کار و تجارت به شما می‌رسانند.

بازار فروش یک بخش مهم از حرفه و تجارت است؛ گرگ وال‌استریت به صاحبان کسب‌وکار کمک می‌کند تا به فروش و نتیجه‌ی بهتری برسند. نکته مهمی که پس از اکران فیلم مشخص شد، مقاله‌ای بود که موضوع آن زندگی و شیوه‌ی کار «جردن بلفورت» است.

در طول فیلم، «جرج کلونی» مشغول مقابله با ایده‌ی رئیس خود بود که می‌گفت: «کارها را ماشینی پیش ببریم.» این فیلم نشان می‌دهد که انسان‌ها می‌توانند کارهایی را انجام دهند که تکنولوژی قادر به انجام آن‌ها نیست. درسی که «بالا در آسمان» به ما می‌دهد، گوش دادن به نظرات کارمندان در آن زمینه است.

این فیلم یک داستان واقعی از زندگی فردی است که بی‌خانمان و آواره بوده و سپس به یک مدیر موفق تبدیل شده‌است. او یک الگو و انگیزه برای کسانی است که می‌خواهند به اوج موفقیت رسیده و مشکلات این راه را پشت سر بگذارند. «کریس گاردنر» با یک تدبیر مناسب شرایط بد زندگی خود را تغییر داد.

مانند خیلی از افراد موفق در زمینه‌ی تکنولوژی، پیشرفت «مارک زاکربرگ» هم با سختی‌های زیادی همراه بود. این فیلم اهمیت انسجام و انعطاف‌پذیری در طول ساخت یک حرفه را به نمایش می‌گذارد. همچنین بیان می‌کند که برای ایجاد تجارت و حرفه، داشتن دوست و کمک گرفتن از آن‌ها هم کارساز و مفید است.

پس از این که «جری مگوایر» اخراج شد و شغلش را از دست داد، برای آغاز حرفه‌ی خود به‌تنهایی، بسیار تلاش کرد. با این‌که موفقیت به‌ظاهر غیرممکن بود، او به راهش ادامه داد. شجاعت او برای وارد عمل شدن و شروع کار منحصر به‌فرد خود، برای تازه‌کاران در این زمینه نقل‌‌کردنی و تحسین‌برانگیز است.

سیاست‌ها و تدبیرهایی که برای کار در اداره در این فیلم وجود دارد، برای بسیاری از کارمندان مفید و کارآمد است.

مطلب قابل استفاده برای مدیران این است که آن‌ها می‌توانند نحوه‌ی ایجاد انگیزه در کارمندان را از اشتباهات زیاد بیل لامبرگ یاد بگیرند.

موضوع این فیلم مانند گرگ وال‌استریت درباره‌ی فروش است. شرایط سختی که در این فیلم به نمایش گذاشته شد، بیانگر این است که چگونه حس رقابت باعث موفقیت تیمِ فروش یک شرکت می‌شود.

فیلم «وال استریت» مثال خوبی برای کارهایی است که نباید آن‌ها را در راه‌اندازی یک حرفه انجام داد.

در واقع این فیلم نشان می‌دهد که چگونه موفقیت می‌تواند باعث حرص و طمع شود؛ حرص و طمعی که ما را به نابودی می‌کشاند.

رابرت کرنز بیش از یک دهه وقت خود را صرف مبارزه با تولیدکنندگان خودرو کرد؛ زیرا مشخص شد که آن‌ها ایده‌ی او را که درباره‌ی برف‌پاک‌کن ماشین بود، دزدیده‌اند. این فیلم به‌عنوان یک داستان هشداردهنده در رابطه با قانون ثبت اختراع است.

بسیاری از افراد معتقدند که این فیلم یک گزینه‌ی مناسب برای اوقات فراغت است که اهمیت دوست را نشان می‌دهد. اما موضوع مهم این فیلم رقابت و جدال «جرج بایلی» با «هنری پاتر»، پول‌دارترین مرد شهر است. با وجود آن‌که «جرج بایلی» مورد بخشش و رحمت «هنری پاتر» قرار گرفت، اما خود را در موقعیتی یافت که می‌توانست تمام کسب‌وکارش را به‌آسانی از دست بدهد.

با انتخاب درست، مؤسسان شرکت می‌توانند فیلمی را که در اوقات فراغت خود تماشا می‌کنند به یک سرگرمی مفید و کارآمد تبدیل کنند. این نوع فیلم‌ها فقط نقل‌کردنی نیستند؛ بلکه می‌توانند تاثیرگذار هم باشند. در حین تماشای فیلم، کارفرما احتمالاً انگیزه‌ی لازم برای پیش گرفتن یک راه یا اتخاذ یک رویکرد نوآورانه برای توسعه‌ی کار و تجارت خود را به‌دست می‌آورد.

یازده کتابی که سرمایه‌گذاران وال‌استریت پیشنهاد می‌کنند بخوانید.

منبع:

https://www.inc.com/drew-hendricks/10-movies-every-small-business-owner-should-watch.html